1
00:00:03,000 --> 00:00:08,000
NavBas.blogspot.com
2
00:01:47,169 --> 00:01:48,803
پيش از اين در دکستر
3
00:01:48,837 --> 00:01:50,037
...دارم به اين نیتجه ميرسم که
4
00:01:50,072 --> 00:01:52,810
قاتل ميتونه يکي از بيماران سابق من باشه
5
00:01:52,930 --> 00:01:55,042
اون هر دو تا بسته رو براي تو فرستاده
6
00:01:55,077 --> 00:01:57,378
شايد نميدونه چه جوري منو پيدا کنه
7
00:01:57,412 --> 00:01:59,080
هنوز -
خب، پس من بايد اونو پيدا کنم -
8
00:01:59,114 --> 00:02:00,748
قبل از اينکه اون من رو پيدا کنه
9
00:02:00,782 --> 00:02:03,417
نظر من به جوئي کوئينه -
کوئين؟ -
10
00:02:03,452 --> 00:02:05,119
امکان نداره که اون بتونه امتحان گروهباني رو بگذرونه
11
00:02:05,153 --> 00:02:06,454
ميگذرونه
12
00:02:06,488 --> 00:02:08,289
من آبروم رو براي تو گرو گذاشتم
13
00:02:08,323 --> 00:02:10,458
بهتره اين يکي رو ديگه خراب نکني
14
00:02:10,492 --> 00:02:11,625
ستوان مورگان؟
15
00:02:11,660 --> 00:02:14,128
مشکلي وجود داره سرکار؟ -
خب... بله -
16
00:02:14,162 --> 00:02:16,163
شما با يه بطري خالي، مست توي يه ماشين هستين
17
00:02:17,766 --> 00:02:19,400
کوئين -
چرا اون به تو زنگ زد؟ -
18
00:02:19,434 --> 00:02:21,268
اون يه دوسته... نميتونستم بگم نه
19
00:02:21,303 --> 00:02:23,104
منظورم اينه که ... بيخيال... تو باهاش ميخوابيدي
20
00:02:23,138 --> 00:02:26,207
هيچي بين من و دب وجود نداره
21
00:02:26,241 --> 00:02:28,042
...ميخوام بدونم که آيا چيز غير عادي در مورد
22
00:02:28,116 --> 00:02:29,581
مرگ پدر من وجود داشته؟
23
00:02:29,716 --> 00:02:31,016
اون خودش رو کشت دکستر
24
00:02:31,051 --> 00:02:34,386
هري با چيزي که خودش آفريده بود مواجه شد
25
00:02:34,421 --> 00:02:36,088
و نتونست به زندگيش ادامه بده
26
00:02:36,122 --> 00:02:39,558
باور کن تو اين دنيا براي پسر تو هم جايي وجود داره
27
00:02:39,593 --> 00:02:41,260
بهت گفتم که ... تو بينقصي
28
00:02:41,294 --> 00:02:42,428
...چطور ميتوني هنوزم اينو بگي
29
00:02:42,462 --> 00:02:44,363
وقتي ميبيني که من با دب چيکار کردم؟
30
00:02:45,498 --> 00:02:48,334
توي اون کاميون به شخص اشتباه تيراندازي کردم
31
00:02:48,368 --> 00:02:49,868
خواهرت همين حالا داره به کشتن لاگوئرتا اعتراف ميکنه
32
00:02:49,903 --> 00:02:50,970
چي؟
33
00:02:51,004 --> 00:02:52,504
من دارم همه حقيقت لعنتي رو ميگم
34
00:02:52,539 --> 00:02:53,706
تو هم هيچکاري نميتوني بکني که جلوي منو بگيري
35
00:02:53,740 --> 00:02:55,574
دب، خواهش ميکنم
36
00:02:55,609 --> 00:02:57,910
فکر ميکردم ميتونم اين مشکل رو حل کنم
ولي حق با تو بود. نميتونم
37
00:02:57,944 --> 00:03:00,913
فقط دارم بدترش ميکنم
38
00:03:00,947 --> 00:03:03,816
واقعاً فکر ميکني که ميتوني کمکش کني؟
39
00:03:05,619 --> 00:03:07,253
بله
40
00:03:08,666 --> 00:03:13,135
جای زخم
41
00:03:13,893 --> 00:03:17,563
دست نگهدار
42
00:03:17,597 --> 00:03:19,365
يالا دبرا، بزنش
43
00:03:20,800 --> 00:03:23,936
تو اینجور آدمي نيستي
44
00:03:25,272 --> 00:03:27,206
تو پليس خوبي هستي
45
00:03:27,240 --> 00:03:28,440
تو آدم خوبي هستي
46
00:03:28,475 --> 00:03:32,111
تو مثل اون نيستي
47
00:03:32,145 --> 00:03:35,614
بکشش
48
00:03:35,649 --> 00:03:37,349
حقيقت داره
49
00:03:37,384 --> 00:03:39,618
هر چيزي که گفت
50
00:03:39,653 --> 00:03:42,087
تو آدم خوبي هستي
51
00:03:43,356 --> 00:03:45,624
اشکال نداره. کاري رو که بايد بکني، بکن
52
00:03:47,727 --> 00:03:50,496
دکس
53
00:04:14,421 --> 00:04:17,389
برام تعريف کن که چي ديدي
54
00:04:17,424 --> 00:04:18,857
نميخوام در موردش صحبت کنم
55
00:04:18,892 --> 00:04:21,327
...دبرا، من تو رو اينجا آوردم تا شروع کنيم به کنار گذاشتن
56
00:04:21,361 --> 00:04:22,895
حصاري که اين مکان به دور تو ايجاد کرده
57
00:04:22,929 --> 00:04:24,689
صحبت کردن در موردش چيزي رو عوض نميکنه
58
00:04:24,698 --> 00:04:27,700
نکردنش هم باعث ميشه چيزي که اينجا اتفاق افتاده [توي ذهنت]سرکوب بشه
59
00:04:29,736 --> 00:04:32,838
من هيچي رو سرکوب نميکنم
60
00:04:35,275 --> 00:04:36,909
...و مثل چي هم مطمئنم که نيازي نيست بهم يادآوري کني
61
00:04:36,943 --> 00:04:38,410
که چه اتفاقي اينجا افتاده
62
00:04:38,445 --> 00:04:40,546
...ميدوني، دکستر با نياز به کشتن در
63
00:04:40,580 --> 00:04:42,548
در يه کانتينر خيلي شبيه به اين متولد شده
64
00:04:42,582 --> 00:04:45,551
و از اون زمان، او هم داخل ديوارههاش بدام افتاده
65
00:04:45,585 --> 00:04:47,619
بعنوان يه سايکوپت، هرگز قادر نخواهد بود که خودش رو آزاد کنه
66
00:04:47,654 --> 00:04:48,954
ولي تو ميتوني
67
00:04:48,988 --> 00:04:52,358
با خلاص کردن اتفاقات اون شب براي بارها و بارها
68
00:04:52,392 --> 00:04:54,493
من اونو کشتم
69
00:04:54,527 --> 00:04:56,595
به دکستر شليک کردم ... بجاي لاگوئرتا
70
00:04:56,629 --> 00:04:58,464
اين چيزيه که ديدم
71
00:04:58,498 --> 00:05:00,065
...حالا اگه نميخواي دوباره بهم دستبند بزني
72
00:05:00,100 --> 00:05:01,333
واقعاً دوست دارم که از اينجا برم
73
00:05:01,368 --> 00:05:03,669
وقتي به دکستر تيراندازي کردي، باعث شد چه احساسي داشته باشي؟
74
00:05:03,703 --> 00:05:07,406
بهتر... بدتر
اصلاً نميدونم
75
00:05:07,440 --> 00:05:09,208
چه ... حالا اصلاً چه اهميتي داره؟
76
00:05:09,242 --> 00:05:10,342
منظورم اينه که ... لاگوئرتا که مرده
77
00:05:10,377 --> 00:05:12,277
چه کار ديگهاي ميتونستي بکني؟ -
بازداشتش کنم -
78
00:05:12,312 --> 00:05:14,546
چه با شکوه. در اينصورت الان برادرت توي نوبت اعدام بود. ادامه بده
79
00:05:14,581 --> 00:05:16,682
ميتونستيم فرار کنيم -
تا زماني که گير بيافتين -
80
00:05:16,716 --> 00:05:19,985
بعدش تو به زندان ميرفتي. دکستر هم دوباره به اعدام محکوم ميشد
81
00:05:20,019 --> 00:05:22,621
دبرا، تو خيلي تحت تاثير زندگیای که گرفتي هستي
82
00:05:22,655 --> 00:05:23,822
اما زندگیهایی که نجات دادي رو فراموش کردي
83
00:05:23,857 --> 00:05:25,524
البته که تو بايد از اون دفاع کني
84
00:05:25,558 --> 00:05:27,526
چون تو اونو بوجود آوردي
85
00:05:27,560 --> 00:05:28,927
حالا هم داري از اون استفاده ميکني تا رد يه قاتل زنجيرهاي رو بگيري
86
00:05:28,962 --> 00:05:31,764
موضوع در مورد دکستر يا من نيست
87
00:05:31,798 --> 00:05:33,165
موضوع بهتر شدن توئه
88
00:05:33,199 --> 00:05:35,033
شايد من اصلاً نخوام بهتر بشم
89
00:05:35,068 --> 00:05:36,168
باور نميکنم
90
00:05:36,202 --> 00:05:37,642
اصلاً چرا بايد به تو اعتماد کنم؟
91
00:05:37,670 --> 00:05:41,774
اصلاً يه توي لعنتي چه ربطي داره؟
92
00:05:41,808 --> 00:05:44,810
تو آشفتهاي
93
00:05:46,112 --> 00:05:48,514
بله هستم
94
00:05:48,548 --> 00:05:49,982
خوبه
95
00:05:50,016 --> 00:05:54,353
حداقل ديگه از احساساتت پرهيز نميکني
96
00:05:54,387 --> 00:05:56,688
فعلاً کارمون تمومه
97
00:05:56,723 --> 00:05:59,057
براي امروز
98
00:06:13,173 --> 00:06:14,273
...راههاي بيشماري براي وارد کردن
99
00:06:14,307 --> 00:06:17,443
آسيبهاي جسمي به بدن انسان وجود داره
100
00:06:17,477 --> 00:06:19,144
و گاهي مرگآورترين جراحتها
101
00:06:19,179 --> 00:06:21,814
اونهايي هستند که به سختي ديده ميشن
102
00:06:21,848 --> 00:06:23,649
اونها به اعماق ميرسند
103
00:06:23,683 --> 00:06:26,985
مثل جراحتهايي که من بر دب وارد کردهام
104
00:06:27,020 --> 00:06:29,455
چي داريم ميبينيم؟
105
00:06:29,489 --> 00:06:31,990
خب، بيشتر ضربات به صورتش وارد شده
106
00:06:32,025 --> 00:06:34,460
يه مقدار کبودي هم روي گردنشه
107
00:06:34,494 --> 00:06:37,129
به نظر مياد که بيشتر از يه درگيري معمولی بوده
108
00:06:37,163 --> 00:06:39,865
نشانهاي از ورود به زور وجود نداره
109
00:06:39,899 --> 00:06:41,800
...بله، با توجه به عدم وجود جراحتهاي دفاعي
110
00:06:41,835 --> 00:06:45,637
...و نزديک بودن مهاجم
111
00:06:45,672 --> 00:06:48,474
بايد بگم بايد دنبال کسي بگردين که اون رو ميشناخته
112
00:06:48,508 --> 00:06:50,943
اسمش رو ميدونيم؟ -
نورما ريورا -
113
00:06:50,977 --> 00:06:53,245
صاحبخونه گفته که تنها اينجا زندگي ميکرده
114
00:06:53,279 --> 00:06:55,481
همين الان با صاحبکارش قرباني تلفني صحبت کردم
115
00:06:55,515 --> 00:06:56,949
اون يه خدمتکار در ناحيه خليج بيسکن بوده
116
00:06:56,983 --> 00:06:59,017
چه آدرس جالبي -
...آره... ام-
117
00:06:59,052 --> 00:07:00,419
...همشون گفتن که يه نامزد سابق داشته
118
00:07:00,453 --> 00:07:02,621
که مرتب به زندگيش وارد و خارج ميشده
روبرتو ساگاستومه
119
00:07:02,655 --> 00:07:04,790
من و ميلر ميتونيم بريم يه سري به خونه اون بزنيم
120
00:07:04,824 --> 00:07:06,925
اون يه سابقه داره
121
00:07:06,960 --> 00:07:08,360
خوبه که ميبينم کاراي اوليه رو خودت انجام ميدي
122
00:07:08,394 --> 00:07:10,996
همونطوري که يه گروهبان خوب بايد اينکار رو بکنه
123
00:07:11,030 --> 00:07:13,265
اوه اوه اوه
124
00:07:13,299 --> 00:07:15,167
نتيجه امتحان من رو گرفتي؟
125
00:07:15,201 --> 00:07:19,104
زدي تو گوشش برادر
126
00:07:19,138 --> 00:07:21,340
حالا اين پوزخنده احمقانه رو از روي قيافهت بردار
قبل از اينکه ميلر ببيندش
127
00:07:21,374 --> 00:07:23,308
...آره... نه، من تا حالا هيچوقت اينقدر
128
00:07:23,343 --> 00:07:26,612
از قبول شدن توی یه امتحان خوشحال نبودم. ميدوني؟
129
00:07:26,646 --> 00:07:28,180
خواهرم چي توي تو ديده؟
130
00:07:28,214 --> 00:07:29,948
...هي خپل، قبل از اينکه يادم بره
131
00:07:29,983 --> 00:07:31,083
...يه دختر خوشکله قبل از اينکه از ايستگاه بيام
132
00:07:31,117 --> 00:07:32,317
سراغ تو رو ميگرفت
133
00:07:32,352 --> 00:07:35,087
و براي چي تعجب کردي؟
134
00:07:35,121 --> 00:07:36,288
آخه گفت بعداً دوباره مياد
135
00:07:36,322 --> 00:07:38,390
هميشه ميان که بيشتر بخوان
136
00:07:38,424 --> 00:07:42,060
هي... خبري از دب هست؟
137
00:07:42,095 --> 00:07:45,163
آره، دکتر ووگول ميگه که هنوز بايد هر روز باهاش کار کنه
138
00:07:45,198 --> 00:07:47,299
بهش بگو که من به فکرش هستم
139
00:07:47,333 --> 00:07:49,635
ميگم
140
00:07:49,669 --> 00:07:51,637
خوب ميشه
141
00:07:56,075 --> 00:07:59,778
شروع کار روزانه
ورزش صبحگاهی
142
00:07:59,812 --> 00:08:02,848
کافئين، همه کارهاي روزمره صبحگاهيام
143
00:08:02,882 --> 00:08:04,983
...ولي اخيراً شامل اين هم شده که بيام اينجا
144
00:08:05,018 --> 00:08:06,852
و منتظر زني بمونم که خواهرم رو پيشش گذاشتم
145
00:08:06,886 --> 00:08:09,621
تا کاري رو که من نميتونم با او انجام بده
دب رو دوباره به سلامت برگردونه
146
00:08:09,656 --> 00:08:11,757
متشکرم -
حالش چطوره؟ -
147
00:08:11,791 --> 00:08:16,028
خب، کانون توجه تو هنوز هم برروی رنج خواهرته
148
00:08:16,062 --> 00:08:18,030
ميخوام ببينمش-
...نه فکر ميکنم بهتر باشه -
149
00:08:18,064 --> 00:08:19,698
فاصلهت رو باهاش حفظ کني
150
00:08:19,732 --> 00:08:21,233
تقريباً يه هفته گذشته
151
00:08:21,267 --> 00:08:23,068
...دکستر، من هنوز مطمئن نيستم که
152
00:08:23,102 --> 00:08:26,872
که خواهرت در مورد تو به آخر خط رسيده باشه
153
00:08:31,244 --> 00:08:33,211
يعني چي؟
154
00:08:33,246 --> 00:08:35,514
...ميخوام که خودت رو آماده کني براي اين احتمال که
155
00:08:35,548 --> 00:08:40,018
دبرا ممکنه قادر نباشه تو رو دوباره به زندگي خودش باز گردونه
156
00:08:40,053 --> 00:08:41,453
نه
157
00:08:41,487 --> 00:08:45,057
من نميذارم... که همينجوري از دستم بره
158
00:08:58,972 --> 00:09:04,109
خب، شانس جديدي براي پيدا کردن قاتل پيدا کردي؟
159
00:09:04,143 --> 00:09:06,645
من سه تا ديگه از بيماران قبلي توی کتابت رو از لیست خط زدم
160
00:09:06,679 --> 00:09:08,213
نفر بعدي توي ليست کيه؟
161
00:09:08,247 --> 00:09:12,484
فصل هفتم -
ا. ج. ييتس -
162
00:09:12,518 --> 00:09:15,120
وقتي اونو هم بررسي کردم بهت سر ميزنم
163
00:09:19,792 --> 00:09:23,395
ا. ج. ييتس
164
00:09:23,429 --> 00:09:25,664
...بر طبق کتاب ووگول او در 12 سالگي
165
00:09:25,698 --> 00:09:28,200
با يه صندلي به همکلاسيش حمله کرده
166
00:09:28,234 --> 00:09:31,570
در 15 سالگي بستري شده
167
00:09:31,604 --> 00:09:34,373
به نظر مياد که ووگول سعي کرده تمايلات خشونت آميز او رو هدايت کنه
168
00:09:34,407 --> 00:09:35,941
ولي او فراتر از کمکي بود که ميتونسته بهش بکنه
169
00:09:35,975 --> 00:09:39,645
ناگهان او به بيمارستان ديگهاي منتقل شده
170
00:09:39,679 --> 00:09:42,781
اکنون به نظر ميرسه که ييتس عضوي مفيد از جامعه باشه
171
00:09:42,815 --> 00:09:47,085
او يه سیم کشه... کابل،تلفن و اينترنت
172
00:09:47,120 --> 00:09:50,122
ولي بايد بدونم که آيا قتل هم بخشي از بسته کاري اونه؟
173
00:10:01,901 --> 00:10:03,635
اينجا هيچ چيزي وجود نداره
174
00:10:03,670 --> 00:10:07,239
در نوشتههاي ووگول چيزي در باره جراحي مغز وجود نداره
175
00:10:07,273 --> 00:10:10,676
جاي زخم اون
176
00:10:10,710 --> 00:10:13,545
آيا اين نشانهاي از «روشهاي غير متعارف» اونه؟
177
00:10:30,063 --> 00:10:31,163
متشکرم که گذاشتي از تردميل استفاده کنم
178
00:10:31,197 --> 00:10:32,698
بيشتر بدرد تو ميخوره تا من
179
00:10:32,732 --> 00:10:34,433
من چندان اهل دويدن درجا نيستم
180
00:10:36,836 --> 00:10:39,805
ميخواي اينجوري به کنایه بگي که من چه جور آدمي هستم؟
181
00:10:39,839 --> 00:10:42,874
هستي؟ به يه مقدار چاي علاقه داري؟
182
00:10:44,711 --> 00:10:48,780
يه چيز قويتر چطوره؟
183
00:10:48,815 --> 00:10:50,115
بيخيال من همين الان چهار مايل دويدم
184
00:10:50,149 --> 00:10:53,618
يه آبجو که چيزي نيست
185
00:10:53,653 --> 00:10:56,188
مشروبها و داروها تو رو بي احساس نگه ميداشتن
186
00:10:56,222 --> 00:10:59,224
باعث ميشدن که عوارض استرس بعد از سانحهت بدتر بشه
187
00:10:59,258 --> 00:11:01,893
ماتحت رو از روي ميز بردار
188
00:11:06,999 --> 00:11:10,435
انتظار داري تا کي اينجا بمونم؟
189
00:11:12,205 --> 00:11:15,707
خيلي چيزها از پدرت رو در تو ميبينم
190
00:11:18,845 --> 00:11:22,714
هري هم با همين ابهامات در مورد دکستر کلنجار ميرفت
191
00:11:23,983 --> 00:11:27,219
اونقدرها هم که فکر ميکني تنها نيستي
192
00:11:30,022 --> 00:11:32,124
صادقانه بگم، نميتونم ببينم که مشکل چيه
193
00:11:32,158 --> 00:11:34,726
او همه چي رو گذاشته بود کف اتاقش
194
00:11:34,761 --> 00:11:36,128
...دکستر تو روزنامه ديده بود که
195
00:11:36,162 --> 00:11:38,430
اين يارو چطوري بخاطر يه مشکل فني در رفته
196
00:11:38,464 --> 00:11:40,565
بخاطر همين براش کمين کرده... سابقهش رو بررسي کرده
197
00:11:40,600 --> 00:11:41,633
...و حتي يه اتاق قتل هم براش پيدا کرده
198
00:11:41,667 --> 00:11:43,869
در يه خونه متروکه نزديک پارک
199
00:11:43,903 --> 00:11:45,537
درست همونجوري که بهش آموزش داديم
200
00:11:45,571 --> 00:11:47,139
به دکستر چي گفتي؟
201
00:11:47,173 --> 00:11:48,740
...که اين يارو معروفتر از اوني که
202
00:11:48,775 --> 00:11:50,075
همينجوري ناپديد بشه
203
00:11:50,109 --> 00:11:52,477
و اينکه دکستر بايد صبر کنه
204
00:11:52,512 --> 00:11:56,815
با تصميم من موافقت کرد... فعلاً
205
00:11:56,849 --> 00:12:00,418
يه همچين چيزي درسته؟ کاري که ما داريم ميکنيم؟
206
00:12:00,453 --> 00:12:02,621
منظورم اينه که... دکستر ديگه يه بچه نيست
207
00:12:02,655 --> 00:12:05,290
داره يه مرد ميشه
208
00:12:05,324 --> 00:12:06,858
داره آدم ميکشه
209
00:12:06,893 --> 00:12:10,395
ما ميدونستيم که چنين روزي فرا ميرسه
210
00:12:10,429 --> 00:12:14,166
ولي چي ميشه اگه بهش بگم که اشکالي نداره
211
00:12:14,200 --> 00:12:15,934
...چي ميشه اگه بفهمه که گرفتن جان يک انسان
212
00:12:15,968 --> 00:12:18,570
چه جوريه؟
213
00:12:18,604 --> 00:12:21,640
کد، کاري رو که براش طراحي شده انجام خواهد داد
214
00:12:21,674 --> 00:12:23,842
و اجازه ميده دکستر کسي باشه که بايد باشه
215
00:12:23,876 --> 00:12:25,811
ولي اگه کار نکرد چي؟
216
00:12:25,845 --> 00:12:27,712
اگه کد نتونست اونو محدود کنه چي؟
217
00:12:27,747 --> 00:12:28,980
اونوقت چي؟
218
00:12:29,015 --> 00:12:31,850
اگه همه اين کارها يه اشتباه هولناک باشه چي؟
219
00:12:31,884 --> 00:12:34,152
مشخصاً هري وقتي که متوجه شد تغيير نظر داد
220
00:12:34,187 --> 00:12:36,755
ديگه چيکار ميتونست بکنه
221
00:12:36,789 --> 00:12:39,257
دکستر رو در يه آسايگاه زنداني کنه؟
222
00:12:39,292 --> 00:12:43,261
يا کاري نکنه تا وقتي که او جان يه بيگناه رو بگيره؟
223
00:12:43,296 --> 00:12:46,064
يا اينکه از برادرت حفاظت کنه
224
00:12:46,098 --> 00:12:51,336
بهش ابزارهايي بده که براي هدايت خواستههاش به اونا نياز داره
225
00:12:51,370 --> 00:12:55,173
همونطوري که تو از دکستر در اون کانتينتر حفاظت کردي
226
00:12:55,208 --> 00:12:56,975
اين شبيه اون نيست. تو اشتباه ميکني
227
00:12:57,009 --> 00:13:00,111
دب -
من نميتونم اينو بپذيرم -
228
00:13:00,146 --> 00:13:04,216
من مثل اون نيستم... مثل تو هم نيستم
229
00:13:04,250 --> 00:13:07,853
دکستر... دکس... دکستر دکستره
230
00:13:07,887 --> 00:13:09,221
دبرا
231
00:13:09,255 --> 00:13:12,190
هري در مورد نجات زندگي دکستر اشتباه نکرد
232
00:13:12,225 --> 00:13:13,892
و تو هم همينطور
233
00:13:13,926 --> 00:13:15,327
...اون شب در اون کانتينتر
234
00:13:15,361 --> 00:13:18,597
دکستر دقيقاً همون کسي بود که بايد باشه
235
00:13:18,631 --> 00:13:22,167
و تو هم همينطور... يه خواهر عاشق
236
00:13:24,237 --> 00:13:28,673
من اين رو پشت سر خواهم گذاشت
237
00:13:35,181 --> 00:13:39,050
ميتونم اين نوار رو نگه دارم؟ -
بله -
238
00:13:51,297 --> 00:13:54,599
او همه چيز رو گذاشته کف اتاقش
239
00:13:54,634 --> 00:13:56,234
...دکستر تو روزنامه ديده بود که
240
00:13:56,269 --> 00:13:57,836
اين يارو چطوري بخاطر يه مشکل فني در رفته
241
00:14:03,175 --> 00:14:04,910
دکستر،تو نبايد بياي اينجا
242
00:14:04,944 --> 00:14:06,678
من داشتم ييتس رو تعقیب ميکردم
243
00:14:06,712 --> 00:14:08,546
با اون چيکار کرده بودي؟ -
منظورت چيه؟ -
244
00:14:08,581 --> 00:14:10,982
...يه جاي زخم روي سرش بود. درست همونجايي که
245
00:14:11,017 --> 00:14:14,085
قاتل ازش قطعات مغز رو بر ميداره
246
00:14:14,120 --> 00:14:16,788
اونم يکي ديگه از آزمايشات کوچولوي تو بوده؟
247
00:14:16,822 --> 00:14:18,423
ميتونيم در اين رابطه صحبت کنيم. ولي نه اينجا
248
00:14:18,457 --> 00:14:20,258
نه وقتي که دبرا توي اتاق کناریه
249
00:14:26,065 --> 00:14:30,735
عکسهاي اشعه ايکس يه آسيب رو در مغز ييتس نشوند دادن
250
00:14:30,770 --> 00:14:33,705
مشکوک بودم که اون باعث رفتار خشونت آميزيش ميشه
251
00:14:33,739 --> 00:14:35,573
...به همين خاطر من
252
00:14:35,608 --> 00:14:38,610
من پيشنهاد کردم که بيمارستان جديد اون بخش رو برداره
253
00:14:38,644 --> 00:14:41,212
اصلاً نميدونستم که اونا عمل جراحي رو انجام دادن
254
00:14:41,247 --> 00:14:44,649
وقتي که من ميخوام کاري رو بکنم بايد همه چيز رو بدونم
255
00:14:44,684 --> 00:14:47,585
متاسفم که اين از قلم افتاده
256
00:14:47,620 --> 00:14:49,854
خب حالا، چرا دليل واقعي که اينجا اومدي رو بهم نميگي؟
257
00:14:49,889 --> 00:14:53,091
در مورد اون جاي زخم کافي بود زنگ بزني
258
00:14:54,560 --> 00:14:58,630
بخاطر اينه که من بهت گفتم از بايد از خواهرت بگذري؟
259
00:14:58,664 --> 00:15:00,031
...دکستر، بهت اطمينان ميدم که
260
00:15:00,066 --> 00:15:03,835
من در مورد روابطت با دبرا قضاوت نميکنم
261
00:15:03,869 --> 00:15:06,071
دارم سعي ميکنم که انتظاراتت رو مديريت کنم
262
00:15:07,273 --> 00:15:10,742
چرا؟ چون اون فکر ميکنه من يه هيولام؟
263
00:15:10,776 --> 00:15:12,544
...فکر ميکني نميدونم که من مسئول
264
00:15:12,578 --> 00:15:14,379
رنجي هستم که درش گرفتار شده؟
265
00:15:14,413 --> 00:15:17,148
به اين دليله که او اينجا پيش توئه
266
00:15:17,183 --> 00:15:19,084
بايد کاري کني که منو ببخشه
267
00:15:19,118 --> 00:15:20,758
به هر بهايي شده بايد يه راهي پيدا کني
268
00:15:20,786 --> 00:15:22,487
من تو زندگيم به اون نياز دارم
269
00:15:22,521 --> 00:15:24,456
بهش نياز داري؟ -
آره -
270
00:15:24,490 --> 00:15:27,392
ميفهمم که به روش خودت دبرا رو دوست داري
271
00:15:27,426 --> 00:15:28,593
«به روش خودم»
272
00:15:28,627 --> 00:15:32,998
ولي چرا فکر ميکني که بهش نياز داري؟
273
00:15:33,032 --> 00:15:34,332
فقط دارم
274
00:15:34,367 --> 00:15:38,203
دب روي تو حساب ميکنه. مگه تو اينو نگفتي؟
275
00:15:38,237 --> 00:15:39,371
قبلاً ميکرد
276
00:15:39,405 --> 00:15:41,306
و اين باعث ميشد که احساس خوبي نسبت به خودت داشته باشي؟
277
00:15:41,340 --> 00:15:42,507
بله
278
00:15:42,541 --> 00:15:43,908
بسيار خب، پس عجيب نيست که اينجور احساس سرگشتگي ميکني
279
00:15:43,943 --> 00:15:45,643
...دبرا يه آينه بود که
280
00:15:45,678 --> 00:15:47,512
...تصوير مثبتي از تو رو منعکس ميکرد
281
00:15:47,546 --> 00:15:49,681
...و تو از اون استفاده ميکردي تا با
282
00:15:49,715 --> 00:15:52,784
تصوير هيولايي که از خودت ساخته بودي، تعادل رو برقرار کني
283
00:15:52,818 --> 00:15:54,185
...حالا اون آينه شکسته
284
00:15:54,220 --> 00:15:57,522
و تنها انعکاسي که ميبيني، يک چهره تاريکه
285
00:15:57,556 --> 00:16:00,392
طوري ميگي که انگار اين بخشی از من واقعي نيست
286
00:16:00,426 --> 00:16:03,161
تو يه هيولا نيستي
و هرگز هم نبودي
287
00:16:03,195 --> 00:16:06,064
کسايي که روي ميزم قرار گرفتن موافق اين حرف نبودن
288
00:16:06,098 --> 00:16:07,565
...دکستر، مطابق تعريف يه هيولا
289
00:16:07,600 --> 00:16:09,567
چيزي خارج از چارچوب طبيعته
290
00:16:09,602 --> 00:16:11,703
ولي تو بخشي از نظم طبيعي موجودات هستي
291
00:16:11,737 --> 00:16:13,271
با هدف و ارزشهاي خودت
292
00:16:13,305 --> 00:16:14,706
حقي براي وجود داشتن
293
00:16:14,740 --> 00:16:16,107
...و وقتي که تونستي اينو بپذيري
294
00:16:16,142 --> 00:16:17,542
...ديگه به دبرا يا هر کس ديگهاي
295
00:16:17,576 --> 00:16:20,412
براي تاييد شدن وابسته نخواهي بود
296
00:16:20,446 --> 00:16:21,880
من هنوزم ميخوام که اون توي زندگي من باشه
297
00:16:21,914 --> 00:16:25,884
ميخواي ... ولي نيازي نداري
298
00:16:39,198 --> 00:16:41,166
ون نيست... پس ييتس هم نيست
299
00:17:05,791 --> 00:17:08,726
کسي خونه نيست
300
00:17:31,117 --> 00:17:34,219
پرستار خانه مونتري
301
00:17:35,287 --> 00:17:38,022
تولد 76 سالگي پدر
302
00:17:38,057 --> 00:17:41,960
به نظر مياد که ييتس راهي براي حفظ خانواده در زندگيش پيدا کرده
303
00:17:41,994 --> 00:17:45,563
آيا من ميتونم در مورد دب چنين کاري بکنم؟
304
00:17:45,598 --> 00:17:48,666
ووگول ميگه من به اون نيازي ندارم
305
00:17:48,701 --> 00:17:50,635
...ولي اگه حقيقت داشته باشه آيا ميتونم بذارم که اون بره
306
00:17:50,669 --> 00:17:54,038
اگه اين چيزي باشه که اون بهش نياز داره؟
307
00:18:04,550 --> 00:18:07,552
کفش زنانه
308
00:18:49,028 --> 00:18:50,428
الو -
منم -
309
00:18:50,462 --> 00:18:51,629
توي خونه ييتس هستم
310
00:18:51,664 --> 00:18:55,166
چيزي پيدا کردي؟ -
کفش زنانه-
311
00:18:55,201 --> 00:19:00,004
لنگههاي کفش. جفت نيستن. بعضيهاشون قديميتر هستن
312
00:19:00,039 --> 00:19:02,540
پاشنههاي بلند از مغز فاصله زيادي دارن
313
00:19:02,575 --> 00:19:04,909
دقيقاً مطابق روش قاتل ما نيست
314
00:19:04,944 --> 00:19:06,144
...اگه اينو قبل از شروع شدن اين ماجراها ميگفتي
315
00:19:06,178 --> 00:19:08,112
...با ترديد ميگفتم که ايناها ميتونه کار
316
00:19:08,147 --> 00:19:09,547
يه تازهکار در آدمکشي باشه
317
00:19:09,582 --> 00:19:11,916
آلبرت اولين کسي نيست که در مورد روشهاش به بقيه هشدار ميده
318
00:19:11,951 --> 00:19:15,486
آره. اما هنوز هم يه چيزهايي با روش کار اون نميخونه
319
00:19:15,521 --> 00:19:17,355
...ولي براي اطمينان
320
00:19:17,389 --> 00:19:18,890
دارم اثر انگشتهاي رو کفش رو برميدارم
321
00:19:18,924 --> 00:19:20,992
...اونا رو توي ايستگاه با بانک اطلاعاتي
322
00:19:21,026 --> 00:19:23,728
افراد گم شده و قربانيان جنايت چک ميکنم
323
00:19:23,762 --> 00:19:25,630
ولي اين اثر انگشتها ناقص هستن
324
00:19:25,664 --> 00:19:27,732
انتظار ندارم تا صبح بتونم چيزي پيدا کنم
325
00:19:27,766 --> 00:19:30,501
و تازه امشب بايد از پسرم نگهداري کنم
326
00:19:30,536 --> 00:19:32,136
متوجهام
327
00:19:32,171 --> 00:19:35,073
اگه چيزي پيدا کردم بهت خبر ميدم
328
00:19:50,456 --> 00:19:51,990
ووگول
329
00:19:52,024 --> 00:19:54,993
فکر ميکنه که يه قهرمانه
330
00:20:12,211 --> 00:20:14,379
سلام
331
00:20:14,413 --> 00:20:15,513
سلام؟
332
00:20:15,547 --> 00:20:17,548
من کاسي هستم. آپارتمان 4-ب
333
00:20:17,583 --> 00:20:19,751
...و شما اومدين توي آشپزخونه من چون
334
00:20:19,785 --> 00:20:21,519
من دوست جيمي هستم... مواد شوينده تموم کرده بودم
335
00:20:21,553 --> 00:20:22,687
پدر
336
00:20:22,721 --> 00:20:24,489
ميبينم که با هم آشنا شدين
337
00:20:24,523 --> 00:20:25,757
اميدوارم که اشکال نداشته باشه
338
00:20:25,791 --> 00:20:28,326
اوه. من کي هستم که جلوي لباس تميز پوشيدن همسايهها رو بگيرم
339
00:20:28,360 --> 00:20:30,628
خب، شام توي اجاقه. صبح ميبينمت؟
340
00:20:30,663 --> 00:20:32,563
حتماً -
پس من ميرم -
341
00:20:32,598 --> 00:20:34,632
از ملاقاتت خوشحال شدم دکستر
342
00:20:34,667 --> 00:20:37,135
منم همينطور
343
00:20:37,169 --> 00:20:39,871
خداحافظ
344
00:20:41,307 --> 00:20:44,442
اون مهربونه
345
00:20:44,476 --> 00:20:46,444
اما ماچ گردنی هم بلده؟
346
00:20:50,983 --> 00:20:53,451
ميدونستم که موفق ميشي -
ولي من نميدونستم -
347
00:20:53,485 --> 00:20:55,053
اه. متشکرم ازت
348
00:20:55,087 --> 00:20:57,422
...اين وقتي اومده بود اينجا تا يک ماه
349
00:20:57,456 --> 00:20:58,856
...رمز کمد ايستگاه رو روي
350
00:20:58,891 --> 00:21:00,058
مچش يادداشت ميکرد تا يادش نره
351
00:21:00,092 --> 00:21:01,726
خب که چي؟ حافظهم ضعيفه
352
00:21:01,760 --> 00:21:03,795
تنها چيزي که تو بهش نياز داري تشويق درست و حسابيه
353
00:21:03,829 --> 00:21:05,363
اصلا نميخوام بدونم اين معنيش چيه
354
00:21:05,397 --> 00:21:08,333
مشروب تموم کرديم
355
00:21:09,435 --> 00:21:12,870
ميدوني من واقعاً بهت افتخار ميکنم
356
00:21:12,905 --> 00:21:14,405
بدون تو نميتونستم اينکار رو بکنم
357
00:21:14,440 --> 00:21:16,207
باورت نميشه کي پشت فرمون بود
358
00:21:16,241 --> 00:21:18,876
دبرا مورگان، ستوان سابق بخش جنايي
359
00:21:18,911 --> 00:21:21,012
بيهوش... مست
360
00:21:21,046 --> 00:21:22,347
ول کن جويي... بيخيالش شو
361
00:21:22,381 --> 00:21:24,015
من واقعاً نميدونستم کي داغونتر شده
362
00:21:24,049 --> 00:21:25,350
اون يا پارکومتري که باهاش تصادف کرده بود
363
00:21:25,384 --> 00:21:27,085
هي
364
00:21:27,119 --> 00:21:28,586
نظرت راجع به يه مقدار احترام حرفهاي چيه؟
365
00:21:28,620 --> 00:21:31,089
خب فکر کنم ما تو ساعت کاري نيستم
366
00:21:31,123 --> 00:21:33,524
نه ولي حداقل ميتوني يه کم صدات رو پايين بياري
367
00:21:33,559 --> 00:21:34,926
آره حتماً... مشکلي نيست
368
00:21:34,960 --> 00:21:37,295
ممنون
369
00:21:37,329 --> 00:21:39,364
اون کيه؟ -
نميدونم -
370
00:21:39,398 --> 00:21:41,165
فکر کنم يکي بوده که باهاش ميخوابيده يا يه همچين چيزي
371
00:21:41,200 --> 00:21:44,769
احتمالاً مورگان اينجوري ستوان شده بوده
372
00:21:45,804 --> 00:21:47,505
هي هي هي
373
00:21:49,375 --> 00:21:51,509
کافيه
374
00:21:51,543 --> 00:21:52,643
بسه
375
00:21:52,678 --> 00:21:55,646
گفتم بسه
376
00:22:00,552 --> 00:22:01,819
چه اتفاقي افتاده؟
377
00:22:01,854 --> 00:22:04,222
يکي داشت از شرافت دوست دختر سابقش دفاع ميکرد
378
00:22:04,256 --> 00:22:08,126
از اينجا ببرش بيرون
379
00:22:09,661 --> 00:22:10,962
ميدوني چيه؟ اشکال نداره -
متاسفم -
380
00:22:10,996 --> 00:22:13,531
فقط بيا بريم
381
00:22:13,565 --> 00:22:15,366
هي... با يه راند مهمون من چطورین؟
382
00:22:15,401 --> 00:22:18,636
باشه ستوان -
لعنتي -
383
00:22:22,841 --> 00:22:26,043
خب ... پس ما مشکلي نداريم؟
384
00:22:35,087 --> 00:22:37,488
اه عزيزيم... دندههام
385
00:22:37,523 --> 00:22:40,491
اوه ... متاسفم
386
00:22:55,407 --> 00:22:57,975
چندتا آقا؟ -
دو تا -
387
00:22:58,010 --> 00:23:00,278
يکي براي من يکي براي دن
388
00:23:00,312 --> 00:23:01,646
دو تا بفرما
389
00:23:01,680 --> 00:23:05,383
متاسفم که دير کردم
390
00:23:05,417 --> 00:23:06,751
دن کيه؟
391
00:23:06,785 --> 00:23:10,221
فيل خونگي. نميبينيش؟
392
00:23:12,858 --> 00:23:14,892
پنکيک ميخواي دن؟
393
00:23:14,927 --> 00:23:16,627
بخور
394
00:23:16,662 --> 00:23:19,564
حواست باشه دن نوشيدنيش رو روي مبل نريزه
395
00:23:19,598 --> 00:23:21,065
خيلي خب
396
00:23:21,099 --> 00:23:22,867
ماشينم خراب شده
397
00:23:22,901 --> 00:23:25,470
اون چراغ موتور که روشن شده بود و من بهش توجه نميکردم
398
00:23:25,504 --> 00:23:26,771
ظاهراً واقعا يه چيزيش بوده
399
00:23:26,805 --> 00:23:28,239
چه جوري تا اينجا اومدي؟
400
00:23:28,273 --> 00:23:30,208
آنجل. ولي نگران نباش
401
00:23:30,242 --> 00:23:31,943
ماشينم فقط چند روز توي تعميرگاه ميمونه
402
00:23:31,977 --> 00:23:33,177
...ميرم ببينم که کاسي ميتونه
403
00:23:33,212 --> 00:23:36,447
ما رو برسونه به پيش دبستاني هريسون
404
00:23:36,482 --> 00:23:39,650
ميدوني، تو واقعاً اون شب روش تاثير گذاشتي
405
00:23:39,685 --> 00:23:40,751
تاثير؟
406
00:23:40,786 --> 00:23:44,288
اون مجرده... فقط گفته باشم
407
00:23:44,323 --> 00:23:46,357
هي چرا با ماشين من نميري؟
408
00:23:46,391 --> 00:23:49,060
مطمئنتر... وسايلم رو برميدارم
409
00:23:49,094 --> 00:23:50,328
...اگه بتوني منو برسوني به ايستگاه
410
00:23:50,362 --> 00:23:52,096
يه ماشين از نقليه ميگيرم
411
00:23:52,130 --> 00:23:53,731
مطمئني اشکال نداره؟
412
00:23:53,765 --> 00:23:56,767
اگه براي دن اشکال نداشته باشه
413
00:24:12,284 --> 00:24:14,785
نميدونم چه جوري بهت اجازه ميدم دوباره در مورد اين با من صحبت کني
414
00:24:14,820 --> 00:24:17,622
فکر کنم قيمتت يه بطري آبجو بود
415
00:24:18,824 --> 00:24:20,625
خب حالا که چي؟ -
تو بهم بگو -
416
00:24:20,659 --> 00:24:22,226
اينجا جايي نيست که فکر ميکني بهش تعلق داري؟
417
00:24:22,261 --> 00:24:23,261
نه
418
00:24:23,295 --> 00:24:24,395
...صادقانه بگم، کاملاً تعجب ميکنم که
419
00:24:24,429 --> 00:24:25,463
فکر ميکني اينجا رو ترک کردي
420
00:24:25,497 --> 00:24:27,865
واقعاً بايد اينکارا رو بکنيم
421
00:24:27,900 --> 00:24:30,368
دبرا، تو خودت رو درون این دیوارها گیر انداختی
422
00:24:30,402 --> 00:24:32,336
...در شش ماه گذشته هر کاری که میتونستی کردی تا
423
00:24:32,371 --> 00:24:34,438
هر چیزی و هر کسی رو از خودت برونی
424
00:24:34,473 --> 00:24:37,275
پس چرا ما ...؟
425
00:24:39,044 --> 00:24:41,045
داری چه غلطی میکنی؟
426
00:24:41,079 --> 00:24:43,447
...میخوام منو قانع کنی که چرا کشتن دکستر
427
00:24:43,482 --> 00:24:46,284
بجای لاگوئرتا انتخاب بهتری بود؟
428
00:24:46,318 --> 00:24:47,618
در لعنتی رو باز کن
429
00:24:47,653 --> 00:24:49,820
لاگوئرتا
430
00:24:49,855 --> 00:24:51,422
اون رو زانوهاش ایستاده بود
431
00:24:51,456 --> 00:24:53,391
همونجایی که اون لکههای خون هستن. درسته؟
432
00:24:53,425 --> 00:24:56,227
همکارت بود... و دوستت
433
00:24:56,261 --> 00:24:58,563
...چرا توی همون مهمونی نموندی و
434
00:24:58,597 --> 00:25:01,132
نذاشتی دکستر به کارا رسیدگی کنه؟
435
00:25:01,166 --> 00:25:02,833
باید جلوش رو میگرفتم
436
00:25:02,868 --> 00:25:05,703
ولی دکستر نمیتونه چیزی که هست رو تغییر بده
437
00:25:05,737 --> 00:25:08,739
او وجدان نداره... برعکس تو
438
00:25:08,774 --> 00:25:10,908
...در لحظهای که اسلحه رو به سمت لاگوئرتا گرفتی میدونستی که
439
00:25:10,943 --> 00:25:12,944
اینکار اشتباهه
440
00:25:12,978 --> 00:25:15,246
ولی بازم ماشه رو کشیدی
441
00:25:15,280 --> 00:25:17,748
با خونسردی به یه زن شلیک کردی
442
00:25:17,783 --> 00:25:20,451
گذاشتی ازش خون بره و هیچکاری نکردی
443
00:25:20,485 --> 00:25:22,787
تو به یه زن بیگناه تیراندازی کردی
444
00:25:22,821 --> 00:25:24,522
که فقط کارش رو انجام میداد
445
00:25:24,556 --> 00:25:25,690
بخاطر دکستر
446
00:25:25,724 --> 00:25:28,292
و این چیزیه که بیشتر از همه چیز تو رو میترسونه
447
00:25:28,327 --> 00:25:30,261
...نا امیدانه داری تلاش میکنی تا باور کنی
448
00:25:30,295 --> 00:25:31,762
...اگر به دکستر تیراندازی کرده بودی
449
00:25:31,797 --> 00:25:33,798
...اونوقت دیگه لازم نبود با این حقیقت تلخ رو در رو بشی که
450
00:25:33,832 --> 00:25:36,133
...اگه دوبار قرار بود همه اینها تکرار بشه
451
00:25:36,168 --> 00:25:37,802
باز هم او رو انتخاب میکردی
452
00:25:37,836 --> 00:25:39,637
...چون در درون قلبت
453
00:25:39,671 --> 00:25:43,975
میدونی که همیشه دکستر رو انتخاب خواهی کرد
454
00:25:53,552 --> 00:25:56,520
چه جوری درستش کنم؟
455
00:25:58,123 --> 00:26:00,925
...با پذیرفتن اینکه تو آدم خوبی هستی
456
00:26:00,959 --> 00:26:04,595
که مجبور شده کار وحشتناکی رو انجام بده
457
00:26:11,637 --> 00:26:16,641
و اینکه تو در یک موقعیت غیر ممکنه بهترین انتخاب رو کردی
458
00:26:18,210 --> 00:26:21,946
میتونی از این در بری بیرون. میتونی ادامه بدی
459
00:26:23,148 --> 00:26:27,518
انتخاب با خودته. همیشه هم همین بوده
460
00:26:36,361 --> 00:26:37,461
اوه ستوان
461
00:26:37,496 --> 00:26:40,131
یه کلمه میتونی صحبت کنی؟ -
البته -
462
00:26:40,165 --> 00:26:42,867
همین الان داشتم نتایج امتحان گروهبانی رو مرور میکردم
463
00:26:42,901 --> 00:26:46,370
و به نظر میرسه که حق با تو بوده و من در مورد کوئین اشتباه میکردم
464
00:26:46,405 --> 00:26:48,706
به نظر میرسه که میتونه انگشتای دست و پاش رو بشمره
465
00:26:48,740 --> 00:26:50,608
امتیازش 85 درصد بوده
466
00:26:50,642 --> 00:26:51,742
میلر هم همینطور
467
00:26:51,777 --> 00:26:55,179
دقیقش رو بگم 88 درصد بوده
468
00:26:55,213 --> 00:26:59,016
میخوام که گروهبان شدن اون رو قویاً مورد توجه قرار بدی
469
00:26:59,051 --> 00:27:02,153
آنجی خوبه... من ازش خوشم میاد. خیلی زیاد
470
00:27:02,187 --> 00:27:03,988
ولی هنوزم فکر میکنم که کوئین انتخاب هوشمندانهتریه
471
00:27:04,022 --> 00:27:06,524
من فقط گفتم
"قویاً مورد توجه قرار بدی"
472
00:27:06,558 --> 00:27:09,660
...این اولین ترفیع درون بخشی تو بعنوان ستوانه
473
00:27:09,695 --> 00:27:11,696
و برروی فرماندهیت تاثیر میگذاره
474
00:27:11,730 --> 00:27:12,863
...همونطوری که گفته شد
475
00:27:12,898 --> 00:27:17,034
تصمیم خودته
و فقط خودت
476
00:27:30,649 --> 00:27:34,785
سه مطابقت از اثرات انگشت جزئی
که همشون ناپدید شده گزارش شدن
477
00:27:34,820 --> 00:27:38,055
جنت تورتن، دو هفته پیش گرفته شده
478
00:27:38,090 --> 00:27:40,024
به نظر میرسه که ییتس این زنها رو کشته
479
00:27:40,058 --> 00:27:42,793
ولی هنوز نمیتونم مطمئن باشم اون کسیه که دنبال ووگوله
480
00:27:42,828 --> 00:27:44,695
حداقل نه تا وقتی که روی میز من قرار بگیره
481
00:27:44,730 --> 00:27:48,065
و بعدش یه مقدار صحبت کنیم
482
00:27:57,843 --> 00:27:59,376
در مورد پرونده نورما ریورا به کجا رسیدیم؟
483
00:27:59,411 --> 00:28:00,878
...ما داریم سعی میکنیم که -
میلر -
484
00:28:00,912 --> 00:28:02,213
از آدرس دوست پسر سابقش به جایی نرسیدیم
485
00:28:02,247 --> 00:28:03,547
تا حالا که کسی اونو ندیده
486
00:28:03,582 --> 00:28:06,150
با توجه به گزارش پزشک قانونی اونا اسپرم پیدا کردن
487
00:28:06,184 --> 00:28:08,753
دارم آزمایشش میکنم ببینم که با دوست پسر سابقش مطابقت داره یا نه
488
00:28:08,787 --> 00:28:09,987
که توضیح میده چرا اون پیداش نیست
489
00:28:10,021 --> 00:28:11,889
...او دعوتش میکنه
490
00:28:11,923 --> 00:28:13,891
اوضاع شکرآب میشه. اونو میکشه ... وحشتزده میشه
491
00:28:13,925 --> 00:28:14,992
و متواری میشه
492
00:28:15,026 --> 00:28:16,393
خب اینم یه تئوریه به هر حال
493
00:28:16,428 --> 00:28:17,528
بسیار خب. بریم این یارو رو پیدا کنیم
494
00:28:17,562 --> 00:28:19,196
روش کار میکنیم -
"دکس "بوزه -
495
00:28:19,231 --> 00:28:21,432
یه لطف... میخوام یه مدت نیای طرف آزمایشگاه
496
00:28:21,466 --> 00:28:22,900
...اون خانم خوشکله که دنبال من میگرده
497
00:28:22,934 --> 00:28:24,735
...داره با آسانسور میاد بالا و ممکنه ما
498
00:28:24,770 --> 00:28:25,770
به یه مدت تنها بودن احتیاج داشته باشیم
499
00:28:25,804 --> 00:28:26,804
مشکلی نیست
500
00:28:26,838 --> 00:28:28,639
آره... خودت بهتر میدونی
501
00:28:28,673 --> 00:28:30,641
تو بهتر از این حرفایی
502
00:28:30,675 --> 00:28:32,109
خیلی خب ... بیا
503
00:28:32,144 --> 00:28:33,978
...این یه بیست دلاریه برای کهسی که اونو هدایت کنه به آزمایشگاه من
504
00:28:34,012 --> 00:28:35,312
و خونسرد باشه
505
00:28:35,347 --> 00:28:38,315
انجام میشه -
باشه -
506
00:28:40,385 --> 00:28:44,221
حالا من تنهام... عالیه
507
00:28:45,357 --> 00:28:47,925
آنجل
508
00:28:47,959 --> 00:28:49,800
متوجه شدم. خب؟
تو بخاطر دیشب عصبانی هستی
509
00:28:49,828 --> 00:28:51,929
...مجبور شدم همه رو مهمون کنم
510
00:28:51,963 --> 00:28:54,498
تا اون گشتی عوضی شکایت نکنه
511
00:28:54,533 --> 00:28:55,900
...درک میکنی که اگه ماتیوس
512
00:28:55,934 --> 00:28:57,234
...بویی از این ماجرا ببره
513
00:28:57,269 --> 00:28:58,869
به تمام مهمات لازم برای شلیک کردن به این ترفیع دست پیدا میکنه؟
514
00:28:58,904 --> 00:29:00,204
متاسفم ... کنترلم رو از دست دادم
515
00:29:00,238 --> 00:29:02,807
خب من نیاز دارم که گروهبانم بتونه خودش رو کنترل کنه
516
00:29:02,841 --> 00:29:04,542
یه درگیری توی بار؟
517
00:29:04,576 --> 00:29:06,977
از نظر فنی، جای تو یه رستورانه
518
00:29:07,012 --> 00:29:08,946
بیخیال. نه اینکه تو از این کارا نکردی؟
519
00:29:08,980 --> 00:29:10,681
...منظورم اینه که تو یه نفر رو روانه بیمارستان کردی
520
00:29:10,715 --> 00:29:12,950
بخاطر در مورد لاگوئرتا دهن دریدگی کرده بود
521
00:29:12,984 --> 00:29:14,752
ظاهراً اینجوریه
...ولی فرقش اینه که
522
00:29:14,786 --> 00:29:16,453
من منتظر ترفیع نبودم
523
00:29:16,488 --> 00:29:18,889
قبلش گروهبان شده بودم
524
00:29:18,924 --> 00:29:21,525
میخوای اینو جبران کنی؟ این پرونده رو حل کن
525
00:29:32,003 --> 00:29:35,239
ببخشید
شما وینس ماسوکا هستین؟
526
00:29:36,708 --> 00:29:39,343
تنها و فقط
527
00:29:39,377 --> 00:29:42,446
ولی تو میتونی منو وینس صدا کنی
528
00:29:42,480 --> 00:29:44,415
تا هر وقتی که من رو صدا بزنی
529
00:29:44,449 --> 00:29:46,150
باشه ... من نیکیام
530
00:29:46,184 --> 00:29:47,318
دانشجوی دانشگاه میشیگان هستم
531
00:29:47,352 --> 00:29:49,019
اوه بله
مادر علمی من
(دانشگاه محل تحصیل)
532
00:29:49,054 --> 00:29:51,655
بیا تو
533
00:29:51,690 --> 00:29:55,426
احتمالاً داری در رشته... زیبایی درس میخونی
534
00:29:59,064 --> 00:30:03,000
واقعاً سخته -
من با این احساس آشنام -
535
00:30:03,034 --> 00:30:06,604
من فکر میکنم شما ممکنه پدر من باشید
536
00:30:06,638 --> 00:30:11,108
شما یه اهدا کننده اسپرم تو کالج بودین. درسته؟
537
00:30:13,111 --> 00:30:14,345
اما تو موهات فر داره
538
00:30:14,379 --> 00:30:17,381
اره. از مادرم
539
00:30:19,150 --> 00:30:22,820
...یا
540
00:30:22,854 --> 00:30:26,257
اوه ... لعنتی
541
00:30:27,792 --> 00:30:30,594
این فکر بدی بود. متاسفم
542
00:30:32,030 --> 00:30:33,564
وای این شرم آوره
543
00:30:33,598 --> 00:30:34,598
اشکال نداره. نگران نباش
544
00:30:34,633 --> 00:30:36,066
اشکال نداره
545
00:30:36,101 --> 00:30:38,736
نکن ... دست نزن ... نزن
546
00:30:38,770 --> 00:30:41,171
اشکال نداره. نگرانش نباش
547
00:30:41,206 --> 00:30:42,373
اوه خدای من
548
00:30:42,407 --> 00:30:46,410
تو روح من رو داری با همون چشمان شکارچی
549
00:31:02,294 --> 00:31:04,061
شب بخیر مارتی
550
00:31:04,095 --> 00:31:05,729
فردا میبینمت
551
00:31:05,764 --> 00:31:09,300
ما قفسه پرونده هم داریم. میدونی؟
552
00:31:09,334 --> 00:31:11,435
این روش کاری منه
553
00:31:11,469 --> 00:31:13,404
اصلاً اینجا داری چیکار میکنی؟
554
00:31:13,438 --> 00:31:15,873
فکر کردم که مرخصی گرفتی
555
00:31:15,907 --> 00:31:19,743
مشخص شد که مرخصی هم اونقدرها آرامش بخش نیست که باید باشه
556
00:31:19,778 --> 00:31:20,911
...فقط میخواستم یه سرنخهایی از
557
00:31:20,946 --> 00:31:23,981
پروندههایی که برام گذاشتی پیدا کنم
558
00:31:24,015 --> 00:31:25,883
خب. ما به غذا احتیاج داریم
559
00:31:25,917 --> 00:31:27,818
ما؟ -
بله ما -
560
00:31:27,852 --> 00:31:31,822
به نظر میاد که تو به کمک احتیاج داری و منم گرسنهام
561
00:31:37,062 --> 00:31:38,162
...میدونی، وقتی من به مرخصی احتیاج دارم
562
00:31:38,196 --> 00:31:40,597
حداکثر فکر کنم دو روز میرم
563
00:31:40,632 --> 00:31:43,233
و بعدش دیوونه میشم
564
00:31:43,268 --> 00:31:45,569
آخرش برمیگردم همینجا
565
00:31:45,603 --> 00:31:48,238
تو چی؟
566
00:31:48,273 --> 00:31:51,208
چی تو رو دیوونه میکنه
567
00:31:53,044 --> 00:31:55,913
کثافتکاریهای خانوادگی
568
00:31:55,947 --> 00:31:58,749
هیچی مثل عشق خانواده رو توصیف نمیکنه
569
00:31:58,783 --> 00:32:00,684
و کثافت
570
00:32:00,719 --> 00:32:03,587
متاسفانه پدرم منم یه متخصص در مورد دومی بود
571
00:32:03,621 --> 00:32:05,322
نفت تگزاس -
نفت تگزاس ؟ -
572
00:32:05,357 --> 00:32:07,858
هوم
573
00:32:07,892 --> 00:32:10,594
لعنتی. من چنگال پلاستیکیم رو درست دستم نگه داشتم؟
574
00:32:10,628 --> 00:32:11,628
دقیقاً
575
00:32:11,663 --> 00:32:14,665
اون همش قانون و مقررات بود. و همیشه
576
00:32:14,699 --> 00:32:16,934
...اومدن من به میامی به عنوان یه پلیس
577
00:32:16,968 --> 00:32:17,968
...تقریباً بزرگترین دشنامی بود که
578
00:32:18,003 --> 00:32:21,305
اون موقع میتونستم تصور کنم
579
00:32:21,339 --> 00:32:22,619
...مطمئنم که وحشت منو درک میکنی
580
00:32:22,640 --> 00:32:23,807
...وقتی که از آکادمی اومدم بیرون و متوجه شدم
581
00:32:23,842 --> 00:32:25,142
اونجا هم هیچی نبوده جز قانون و مقررات
582
00:32:25,176 --> 00:32:27,177
احتمالاً همه اونجا شبیه پدرت بودن
583
00:32:27,212 --> 00:32:28,612
میدونی بدترین قسمتش کجا بود؟
584
00:32:28,646 --> 00:32:31,782
من میدونستم که دارم اشتباه بسیار بزرگی میکنم
585
00:32:31,816 --> 00:32:33,617
...ولی هرگز نمیتونستم کوچکترین شانس این افتخار رو بهش بدم که
586
00:32:33,651 --> 00:32:36,220
بدونه حق با اون بوده
587
00:32:36,254 --> 00:32:40,090
پس صبر کردم تا اون بمیره. از پلیس خارج شدم
588
00:32:40,125 --> 00:32:43,160
و اینجا رو باز کردم
589
00:32:43,194 --> 00:32:45,429
به نظر میرسه برای خودت هم خیلی خوب کار کردی
590
00:32:45,463 --> 00:32:48,065
باور کن. من هنوزم گوسفند سیاهم
(مایه رسوایی خانواده)
591
00:32:48,099 --> 00:32:51,335
نگاه توی چهره مادرم وقتی که میره به
...باشگاه خصوصی
592
00:32:51,369 --> 00:32:54,972
و مجبور میشه به یکی از دوستاش توضیح بده که پسرش یه کاراگاه خصوصیه
593
00:32:55,006 --> 00:32:56,707
انگار کاملاً یه چیز بیارزشه
594
00:32:58,810 --> 00:33:02,613
پدر من همه چیز من بود
595
00:33:02,647 --> 00:33:06,550
من عاشقش بودم
596
00:33:06,584 --> 00:33:11,889
...و با وجود اینکه او کسی نبود که فکر میکردم باشه
597
00:33:11,923 --> 00:33:14,491
...خب من
598
00:33:14,526 --> 00:33:18,495
حالا میفهمم که ما بیشتر از اونی که فکر میکردم شبیه هستیم
599
00:33:21,166 --> 00:33:23,600
به سلامتی پدران مرده
600
00:33:23,635 --> 00:33:25,969
باشد که بتونن ما رو گیر بندازن
601
00:33:31,342 --> 00:33:33,377
اگه بازش کنی بیشتر اثر میکنه
602
00:33:36,147 --> 00:33:39,116
من خوبم
603
00:33:43,455 --> 00:33:46,390
ووگول میگه که من یه هیولا نیستم
604
00:33:47,759 --> 00:33:48,926
...ولی این دقیقاً همون بخشی از منه که
605
00:33:48,960 --> 00:33:52,463
او انتظار داره ییتس رو بعنوان یه تهدید از بین ببره
606
00:33:58,570 --> 00:34:01,271
تهدیدی که به نظر میرسه اینجا رو با عجله ترک کرده
607
00:34:01,306 --> 00:34:04,274
و همه کفشهاش رو با خودش برده
608
00:34:18,923 --> 00:34:23,127
آیا این ثابت میکنه که ییتس همون کسیه که من به دنبالش هستم؟
609
00:34:23,161 --> 00:34:26,964
...تنها راه برای دونستنش اینه که
610
00:34:27,999 --> 00:34:31,435
بفهمم او کجا پنهان شده
611
00:35:04,169 --> 00:35:08,087
او منو اینجا دیده ... همه چیز رو شنیده
612
00:35:21,085 --> 00:35:23,220
اره استخوان بری
شیشههای نمونه برداری
613
00:35:27,258 --> 00:35:30,894
راهنمای برش سر قطعه به قطعه خودش
614
00:35:30,929 --> 00:35:32,930
ییتس جراحه مغزه
615
00:35:32,964 --> 00:35:35,365
ووگول باید بدونه
616
00:35:51,316 --> 00:35:55,252
اونو میشناسم. اثر انگشتش رو برداشته بودم
617
00:35:57,889 --> 00:36:00,123
ییتس باید اونو با چاقو زده باشه
618
00:36:00,158 --> 00:36:01,792
شریان ریوی سمت چپ اونو شکافته
619
00:36:01,826 --> 00:36:04,294
و اونو رها کرده تا بمیره
620
00:36:04,329 --> 00:36:06,330
...غافل از اینکه قرار دادن او در این کمد
621
00:36:06,364 --> 00:36:10,567
باعث فشار به زخم و جلوگیری از خونریزی شده
622
00:36:10,602 --> 00:36:13,537
حالا منم باید همین کار رو بکنم
623
00:36:13,571 --> 00:36:17,074
این نگهش میداره. ولی نه برای مدت طولانی
624
00:36:19,744 --> 00:36:21,078
فکر میکنی اون دختر حالش خوب میشه؟
625
00:36:21,112 --> 00:36:23,192
او خون زیادی از دست داده. ولی من خونریزی رو بند آوردم
626
00:36:23,214 --> 00:36:24,854
و اونو جلوی یه مرکز اوژانس گذاشتم
627
00:36:24,882 --> 00:36:27,150
باید با حداکثر سرعت برمیگشتم اینجا
628
00:36:27,185 --> 00:36:30,520
اوه خدایا. اون داره همه این کارا رو به خاطر من میکنه؟
629
00:36:30,555 --> 00:36:32,222
تا وقتی پیداش نکنیم نمیتونیم بفهمیم
630
00:36:32,257 --> 00:36:35,959
...امیدوارم یه چیزی اینجا باشه که به من بگه چه جوری
631
00:36:38,229 --> 00:36:42,065
اینا پروندههای بیمارانه
632
00:36:42,100 --> 00:36:44,401
بیماران تو
633
00:36:44,435 --> 00:36:46,670
امکان نداره
634
00:36:46,704 --> 00:36:48,505
تاریخ آخریش مال دو هفته قبله
635
00:36:48,539 --> 00:36:51,608
دکستر... نه
636
00:36:55,480 --> 00:36:58,248
این چیه؟
637
00:37:00,952 --> 00:37:02,252
تو هنوز هم از من نوشته برمیداری؟
638
00:37:02,287 --> 00:37:04,755
اون یه دفتر خاطرات. من همیشه یه دفتر خاطرات داشتم
639
00:37:04,789 --> 00:37:06,623
تو هر کاری که ما کردیم رو نوشتی
640
00:37:06,658 --> 00:37:08,458
هر چیزی که در موردش صحبت کردیم. همهش اینجاست
641
00:37:08,493 --> 00:37:10,060
من هیچوقت از نام تو استفاده نکردم
642
00:37:10,094 --> 00:37:11,795
...ییتس یا هیچکس دیگهای از روی اون
643
00:37:11,829 --> 00:37:12,896
نمیتونه بفهمه که تو کی هستی
644
00:37:12,930 --> 00:37:14,731
...به گونهای او خودش رو فریب داده
645
00:37:14,766 --> 00:37:17,768
...با این تفکر که احساسات او در مورد خواهرش واقعی هستند
646
00:37:17,802 --> 00:37:22,773
بدون آگاهی از اینکه هیچ احساسات واقعی در پشت آنها وجود نداره
647
00:37:26,277 --> 00:37:29,846
دکستر... من
...من هیچوقت نمیخواستم
648
00:37:29,881 --> 00:37:32,149
من چیام؟
یه نمونه برای یکی دیگه از کتابهات؟
649
00:37:32,183 --> 00:37:35,485
این چیزا برای اینه؟
650
00:37:35,520 --> 00:37:38,455
به سئوالم جواب بده
651
00:37:40,291 --> 00:37:43,327
...نوشتههای من
...من اینطوری
652
00:37:43,361 --> 00:37:46,363
تو با هری روی من آزمایش میکردی
653
00:37:46,397 --> 00:37:49,366
و هنوز هم داری میکنی
654
00:37:49,400 --> 00:37:53,870
من هیچی نیستم جز یه موش آزمایشگاهی
درست مثل ییتس
655
00:37:53,905 --> 00:37:55,872
حقیقت نداره. خودتم اینو میدونی
656
00:37:55,907 --> 00:37:58,675
یه همین خاطر بوده که میخوای من رو از دب جدا کنی؟
657
00:37:58,710 --> 00:38:01,845
یه راه دیگه برای ایزوله کردن نمونهت؟
658
00:38:01,879 --> 00:38:04,881
تا ببینی چیکار میکنه؟
659
00:38:04,916 --> 00:38:07,851
دکستر -
نه -
660
00:38:10,688 --> 00:38:14,758
وقتی ییتس بمیره... تو از زندگی من خارج میشی
661
00:38:14,792 --> 00:38:17,794
همه چی تمومه. فهمیدی؟
662
00:38:20,598 --> 00:38:24,768
یا اینکه لازمه اینو هم بنویسی؟
663
00:38:24,802 --> 00:38:27,738
فهمیدم
664
00:39:32,270 --> 00:39:34,204
...من رفتم توی اتاق و
665
00:39:34,238 --> 00:39:36,339
ادامه بده. برام تعریف کن -
خون -
666
00:39:36,374 --> 00:39:38,742
اوالین. اونجا یه عالمه خون توی پلاستیک بود
667
00:39:38,776 --> 00:39:42,012
دکستر همه جا رو پوشونده بود. دیوارها، سقف
668
00:39:42,046 --> 00:39:43,547
یه میز وسط اتاق بود
669
00:39:43,581 --> 00:39:46,583
...یه میز با -
جسد؟ -
670
00:39:46,617 --> 00:39:47,851
تیکههای ازش
671
00:39:47,885 --> 00:39:49,786
...و وقتی دکستر برگشت، نگاه توی چهرهش
672
00:39:49,821 --> 00:39:52,289
اون خیلی افتخار میکرد
673
00:39:52,323 --> 00:39:55,759
مردی که دکستر کشته... اون یه قاچاقچی مواد مخدر بوده
674
00:39:55,793 --> 00:39:57,027
اون همکارت رو کشته بود
675
00:39:57,061 --> 00:39:58,595
و داشت از زیرش در میرفت
676
00:39:58,629 --> 00:39:59,863
ولی اون یه آدم بود
677
00:39:59,897 --> 00:40:02,999
...که برطبق کد... مستحق
678
00:40:03,034 --> 00:40:05,435
هیچکس مستحق تیکه تیکه شدن نیست
679
00:40:05,470 --> 00:40:08,405
و توی کیسه رفتن
680
00:40:08,439 --> 00:40:11,741
کد یه نظریهست. یه ایده
681
00:40:11,776 --> 00:40:15,445
...ولی چیزی که من دیدم... کاری که دکستر کرد
682
00:40:15,480 --> 00:40:18,248
کاری که ما کردیم
683
00:40:26,657 --> 00:40:30,627
فکر نمیکنم بتونم باهاش زندگی کنم
684
00:40:36,801 --> 00:40:39,769
لعنت... و من باید بتونم؟
685
00:41:05,530 --> 00:41:08,198
سلام -
آقای ییتس -
686
00:41:08,232 --> 00:41:09,833
بله خودم هستم
687
00:41:09,867 --> 00:41:11,668
متاسفم که خبر بدی براتون دارم
688
00:41:11,702 --> 00:41:14,004
قلب پدرتون دچار مشکل شده
689
00:41:14,038 --> 00:41:15,171
چقدر بده؟
690
00:41:15,206 --> 00:41:16,940
فکر میکنیم که باید سریع بیاید
691
00:41:16,974 --> 00:41:19,476
ممکنه وقت زیادی نداشته باشه
692
00:41:35,026 --> 00:41:37,360
پدر
693
00:41:37,395 --> 00:41:39,462
با بیشترین سرعتی که میتونستم اومدم اینجا
694
00:41:39,497 --> 00:41:41,865
من اینجام. صدای منو میشنوی؟
695
00:41:50,441 --> 00:41:51,608
پس تو بودی؟
696
00:41:51,642 --> 00:41:55,612
روی این حساب میکردم که پسر خوبی باشی
697
00:42:03,487 --> 00:42:05,655
اون هر لحظه میرسن اینجا
698
00:42:07,058 --> 00:42:09,426
اتاق 26 کد آبی
699
00:42:09,460 --> 00:42:11,194
دارم از دستش میدیم. داریم از دستش میدیم
700
00:42:11,228 --> 00:42:16,066
برای نجات جان خودش ییتس آمادهست که جان پدرش رو به خطر بندازه
701
00:42:18,369 --> 00:42:21,104
ووگول فکر میکنه که من مثل بقیه آزمایشهام
702
00:42:21,138 --> 00:42:24,608
سایکوپتی که نمیتونه ارتباطات واقعی برقرار کنه
703
00:42:24,642 --> 00:42:26,543
ولی اشتباه میکنه
704
00:42:26,577 --> 00:42:29,746
دب یه تکیه گاه نیست، مثل پدر ییتز برای پسرش
705
00:42:29,780 --> 00:42:33,984
اون چیزی بیشتر از یه آینهست
اون خانوادهست
706
00:42:34,018 --> 00:42:37,721
...اگه من هدف، ارزش و حق حیات دارم
707
00:42:37,755 --> 00:42:40,190
نسبت به دب هم احساسات دارم
708
00:42:45,663 --> 00:42:47,731
این آزمایش دیگه تمومه
709
00:42:47,765 --> 00:42:50,734
ووگول میتونه بره به جهنم
710
00:42:52,169 --> 00:42:53,503
جیمی این روزا برات ناهار بسته بندی میکنه؟
711
00:42:53,537 --> 00:42:54,904
این مال توئه
712
00:42:54,939 --> 00:42:56,106
من همین الان از بیمارستان سماتریان اومدم
713
00:42:56,140 --> 00:42:57,240
...و میخوام که تو خون روی لباس
714
00:42:57,274 --> 00:42:58,475
یه قربانی چاقو خورده رو آزمایش کنی
715
00:42:58,509 --> 00:43:00,310
جانت تورتون
716
00:43:00,344 --> 00:43:02,512
هنوز زندهست؟ -
هنوز زیر عمله -
717
00:43:02,546 --> 00:43:05,749
و حرومزادهای که اونو زده تمام انگشتاهش رو هم شکونده
718
00:43:05,783 --> 00:43:07,751
چقدر زود اینو میخوای؟ -
خیلی -
719
00:43:07,785 --> 00:43:09,953
...دارم برمیگردم بیمارستان که یه اظهارنامه پر کنم
720
00:43:09,987 --> 00:43:11,655
یه محض اینکه دکترها بگن بهوش اومده
721
00:43:11,689 --> 00:43:13,089
بهم خبر بده که از اون لباسها چی پیدا شده
722
00:43:13,124 --> 00:43:16,092
انجام میدم
723
00:43:24,068 --> 00:43:27,237
دب
724
00:43:27,271 --> 00:43:28,405
چه عجب؟
725
00:43:28,439 --> 00:43:30,306
هی -
هی -
726
00:43:30,341 --> 00:43:32,342
اومدی دکس رو ببینی؟
727
00:43:32,376 --> 00:43:34,277
آره -
هوم -
728
00:43:34,311 --> 00:43:36,613
...همه چی رو به راهه؟ چون آخرین باری که دیدمت
729
00:43:36,647 --> 00:43:38,848
آره. بخاطر اون متاسفم
730
00:43:38,883 --> 00:43:42,652
متاسفم که تو رو توی اون شرایط قرار دادم
731
00:43:42,687 --> 00:43:44,854
متاسفم که بخاطر زنگ زدن به دکس از دستت عصبانی شدم
732
00:43:44,889 --> 00:43:47,190
نه اشکال نداره. تو ازم خواسته بودی که اینکار رو نکنم
733
00:43:47,224 --> 00:43:49,025
من واقعاً تو شرایط بدی بودم
734
00:43:49,060 --> 00:43:53,697
ولی ... میدونی... تو به فکرم بودی
735
00:43:53,731 --> 00:43:56,700
همونطوری که همیشه بودی
736
00:43:57,835 --> 00:44:00,637
با تو همه چی خیلی راحت بود
737
00:44:00,671 --> 00:44:02,639
کاش با جیمی هم همینطور بود
738
00:44:02,673 --> 00:44:05,141
همهش مرتب گیر میافتم .میدونی؟
739
00:44:05,176 --> 00:44:06,309
شماها خوبین؟
740
00:44:06,343 --> 00:44:08,878
اه. اون حسوده
741
00:44:08,913 --> 00:44:12,849
فکر میکنه هنوز چیزی بین ماست
742
00:44:14,518 --> 00:44:18,488
اوضاع رو با جیمی روبراه کن
743
00:44:18,522 --> 00:44:21,357
میخوام که شماها خوشحال باشین
744
00:44:23,694 --> 00:44:26,663
تو خیلی برام با ارزشی جوئی
745
00:44:28,999 --> 00:44:31,968
اینو یادت نره
746
00:44:33,571 --> 00:44:37,507
متشکرم
747
00:44:37,541 --> 00:44:38,641
مطمئنی حالت خوبه؟
748
00:44:38,676 --> 00:44:41,678
باید برم
749
00:44:42,880 --> 00:44:45,849
خداحافظ جوئی
750
00:44:49,653 --> 00:44:52,589
دب
751
00:44:54,759 --> 00:44:59,496
بدن اثر زخم رو درست میکنه تا یک جراحت رو بپوشونه
752
00:44:59,530 --> 00:45:03,266
آیا خواهر منم شروع کرده به همین کار؟
753
00:45:03,300 --> 00:45:05,902
ناگهان زخمها دارن ناپدید میشن. کی میدونه
754
00:45:05,936 --> 00:45:10,073
با صرف زمان کافی حتی اونها رو به یاد هم نمیارید
755
00:45:10,107 --> 00:45:13,309
دکس
756
00:45:13,344 --> 00:45:15,645
سلام دب
چه خبر؟
757
00:45:15,679 --> 00:45:18,815
باید صحبت کنیم. مهمه
758
00:45:18,849 --> 00:45:21,417
ییتس میتونه منتظر بمونه
ولی خواهرم نمیتونه
759
00:45:21,452 --> 00:45:24,120
حتماً. خوشحال میشم
760
00:45:24,155 --> 00:45:26,623
فقط نه اینجا
761
00:45:26,657 --> 00:45:29,659
میتونیم با ماشین بریم؟
762
00:45:39,570 --> 00:45:42,372
از دیدنت خوشحالم
763
00:45:42,406 --> 00:45:45,775
ووگول گفت که بهتره من دور بمونم
764
00:45:45,810 --> 00:45:48,111
اون عوضی چی میدونه؟
765
00:45:50,915 --> 00:45:52,115
...اگه باعث راحتی خیالت میشه
766
00:45:52,149 --> 00:45:55,084
ما دیگه خیلی هم با هم دوست نیستیم
767
00:45:55,119 --> 00:45:56,920
اون ما رو درک نمیکنه دکستر
768
00:45:56,954 --> 00:46:00,456
دقیقاً
769
00:46:00,491 --> 00:46:03,092
میگفت ممکنه من تو رو از دست بدم
770
00:46:03,127 --> 00:46:07,096
ولی ما همیشه با هم خواهیم بود
درسته؟
771
00:46:12,269 --> 00:46:16,306
ووگول این دی وی دیها رو از خودش و پدر داشت
772
00:46:16,340 --> 00:46:18,474
اونا رو هیچوقت به تو نشون داده بود؟
773
00:46:18,509 --> 00:46:20,944
یه چندتایی رو. تو چی؟
774
00:46:23,747 --> 00:46:25,215
یکیشون هست که واقعاً جالبه
775
00:46:25,249 --> 00:46:28,151
It was, um...
just before dad died.
776
00:46:28,185 --> 00:46:32,055
درست قبل از اینه که پدر بمیره
777
00:46:39,797 --> 00:46:42,765
پدر خودش رو کشته بود؟
778
00:46:48,138 --> 00:46:50,206
آره
779
00:46:50,241 --> 00:46:53,977
چند سال بعد ماتیوس حقیقت رو به من گفت
780
00:46:54,011 --> 00:46:58,314
هری از داروهای قلبش استفاده بیش از حد مجاز کرد
781
00:47:00,851 --> 00:47:03,019
بخاطر تو بود؟
782
00:47:03,053 --> 00:47:06,589
فکر میکرد که یه هیولا ساخته
783
00:47:12,062 --> 00:47:16,366
فکر کنم میدونم چه احساسی داشته
784
00:47:16,400 --> 00:47:19,636
چرا خودش رو کشته
785
00:47:22,667 --> 00:47:25,008
ولی اون فقط نصف راه رو رفته بود
786
00:48:34,120 --> 00:48:48,218
NavBas@yahoo.com